ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اين زنده دان هميشه پر از مرگ است!


آيينه ام. لجاجت ديدارم.    انديشه ي شكسته شدن دارم

پايي برهنه ام كه نمي آيم!    عذري براي خسته شدن دارم

خاكم كه گَرد مي كُندَم بادي.     قفلم كليد مي زندم بر خاك!

من يك درم كه غصه ي پنهاني  در لحظه هاي بسته شدن دارم

 


 


بن بستم ا ز تمام جهان مايوس!‌  راهم كه بي ادامه رها هستم

در من گرسنگان جهان مردند   من اعتصاب هرچه غذا هستم

اين زنده دان هميشه پر از مرگ است!  اين زندگي تبلوري از مردن!

چيزي سوال مي كندم هر دم:  تا من كه ام؟ چه ام؟ به كجا هستم؟!

 


 

 


خاكم كه پاك مي شوم از ناخن!   از ناخني كه خط زده بر پشتم

لب هاي تشنه در هوسي از آب!   من بوسه اي پريده ز انگشتم

ديوانه بودم از همه خنديدن!   عاقل شدم كه گريه كنم افسوس!

مجنون ترين پرنده – كه پر كندند-    ديوانه را ميان قفس كشتم!



 


در من نواخت ساعت خاموشي   در من نشست هرچه كه بيهوشي ست!

روشن كنيد در قفسم شمعي!    در من چراغ عاشق خاموشي ست

انديشه ي شكسته شدن در من!    عذري براي خسته شدن در من!

پايم برهنه ، در شكمم خالي!    در من چقدر درد فراموشي ست

 


 

 


ساعت نواخت پشت سرم. دستي    مشتي گذاشت بر دهنم،‌مُردم

ساكت شدند در بغلم، تا من     در لحظه هاي صدا شدنم مُردم

كابوس بود هرچه كه من ديدم .  كابوس بود هر كه مرا مي ديد!

ترديد داشت تا كه ((چه تعبيري ست؟   من در ميان خواب زنم مُردم!))

 


 

 


  

کلمات کلیدی این مطلب :  اين ، زنده ، دان ، هميشه ، پر ، از ، مرگ ، است! ، ، ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/3/17 در ساعت : 1:46:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  996


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 511 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,708,267
logo-samandehi