ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



گناه کفر پای شاعرانت نیست می دانم


نگاهت آسمان را  جای چشم روشنت  جا زد



و بعد از آن تب عشقت بدون وقفه بالازد



 



جهان در پنجه ی احساس تو ابرِ بهاری شد



وسرگردان تر از مجنون تشنه سر به صحرا زد



 



خدا آن شب نمی دانم چه فکری داشت از اینکه



دوچشمان تو را بر پرده ها نقش تماشا زد



 



که دنیا با تو روشن شد ((چراغانی و مهتابی ))



وهرکس ماند غافل یا به بخت خویشتن پا زد



 



و یا دیوانه و از خود فراری سال های سال



از این شاخه به آن شاخه پرید و  دل به دریا زد



مربع



تو لیلای اساطیری که ده ها قرن پی در پی



تو را آسوده حتی می توان جای خدا جازد



 



گناه کفر پای شاعرانت نیست می دانم



خدا خود آبی چشم تو را بر روشنی ها زد



 



http://sabzevar-sher.persianblog.ir/


کلمات کلیدی این مطلب :  گناه ، کفر ، پای ، شاعرانت ، نیست ، می ، دانم ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/3/20 در ساعت : 13:39:20   |  تعداد مشاهده این شعر :  1131


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید اکبر سلیمانی
1391/3/21 در ساعت : 1:38:41
سلام سید. شعر زیبایی از شما خوندم.مصرع اولو بخون ببین اشکال تایپی نداره ؟! احتمالا باید " چشمهای روشنت" باشه.
///////
ممنون دوست من صبح هر چی می خوندم نمی دیدم ((جای )) تو تایپ جا افتاده با ریتم ذهنیم می خوندم
عارفه دهقانی
1391/3/21 در ساعت : 11:36:55
درود برشما
عالیه مهرابی
1391/3/21 در ساعت : 3:10:21
سلام بسیار زیبا بود . فکر می کنم در مصراع اول کلمه ای جا افتاده یا مشکل تایپی داشته باشه. لذت بردم
///////
ممنون دوست عزیز
ایراد اصلاح شد
دکتر آرزو صفایی
1391/3/20 در ساعت : 23:41:28
سلام جناب هاشمی
بسیار دل انگیز سرودید
دانش این را دارید و بر کلام خام نقش پخته میزنید
درودتان استاد
///////
ممنون از لطفتان افتخار می کنم که شاگردی کوچک در جمع اساتید این محفل ادبی هستم
محمد علی هلال
1391/3/21 در ساعت : 23:7:51
سلام عرض ادب سید هاشمی عزیز

بسیار لذت بردیم زیبا و دلچسب
مثل همیشه
سبز و بهاری
بازدید امروز : 1,643 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,709,399
logo-samandehi