ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بزم عشق


« بزم عشق»



 



رهسپار کوی جانان با ثناخوانی شدم



بیقـرار از شوق وصـلم باز بارانی شدم



 



گوییا از پای تا سر شور عشقم می کشید



سوی صاحبخانه ای کز او به مهمانی شدم



 



دل پریشان از گناه و شرمسار از معصیت



از بـرای چـاره بر درگـاه حنانی شدم



 



در بهـار زندگی کار زمستان کردم و



کوچه ای تاریک بودم کوی نورانی شدم



 



من کجا و بزم عشق و خانه جانان کجا



لطف حق بین مستفیض بحر روحانی شدم



 



چون به میقات وفا احرام بست آخر دلم



در طـریق عشق با لبیک رحمانی شدم



 



جان به تکرار شعار حج جلا میداد دل



تا حریم عشق دیدم شرح حیرانی شدم



 



کعبه آمال چون رهزن دل از کف می ربود



با زبان خامشی غرق خداخوانی شوم



 



در طوافش چون زمین گشتم مدار عشق را



گم شدم در کهکشان طوف و سبحانی شدم



 



قطره ای بودم ولی ناچیز ، پیوستم به بحر



در ازای ایـن تـولد نیک قربانی شدم



 



دیده چون ابر بهاران بود اندر مستجار



دل گره بستم به کعبه باز طوفانی شدم



 



از صفای معرفت دیدم امید مروه را



در طریق عشقبازی با غزلخوانی شدم



 



بعد تقصیر گناهان مست زمزم جام عشق



صبح روشن بعد شام تار و ظلمانی شدم



 



شهر پیغمبر بسان دفتر تاریخ بود



عشق آموز کلاس درس انسانی شدم



 



هر کجایش بوی عطر یاس طه می دهد



سرخوش از این نفخه شیرین روحانی شدم



 



در جوار رحمه للعالمین جانم شکفت



در مـقام جبـرئیلی ابر نیسانی شدم



 



بوی غربت می دهد شبهای غمناک بقیع



در هجوم گمرهان محزون به پنهانی شدم



 



زین پس از پایت بهل زنجیر دنیا را امیر



بار دیگر شایدم در بزم سلطانی شدم


کلمات کلیدی این مطلب :  بزم ، عشق ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/4/11 در ساعت : 17:32:48   |  تعداد مشاهده این شعر :  896


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 8,479 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,723,947
logo-samandehi