ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



معشوق زنده ماند ... و عاشق تمام شد! (گره)


---------------



پایان گره، همیشه گره، ابتدا گره...

مفعول فاعلات مفاعیل فا... گره





من بودم و خیال دل انگیز او شدن

او بود و فکر پر زدن از... سالها گره!





مانند زندگی که فقط یک بهانه بود

یا نقطه تلاقی دلهای ما: " گره "





دنیای ساده ی دل من هم بهانه بود

یک ریسمان سست... و تا انتها گره





این رسم زندگیست که باید عبور کرد

تا لحظه ای که خورد به یک آشنا، گره!





فال مرا بگیر! عجوز جهنمی!

مرگست؟ زندگیست؟ جداییست؟ یا... گره؟





دیگر نمی کشید، ولی حیف! پاره شد!

دنیای ما که بود به هم وصل، با گره





آزاد شد از آن قفس و روز او هنوز،

هر لحظه میزند به شب خود مرا گره





در لابلای تلخی خود، طعم شهد داشت

تقدیر من که خورد، به شعر خدا... گره





معشوق زنده ماند... وعاشق، تمام شد

هر دفعه با جدایی و این بار : با گره!



 



بی بی سمانه رضایی



دی ماه 1379



------------------------



این شعر درکتاب شعر باران ، برگزیده شعر دانشــجویان خــراسان  ( انتشارات جهاد دانشگاهی سال 1381)  به چاپ رسیده است


کلمات کلیدی این مطلب :  معشوق ، زنده ، ماند ، ... ، و ، عاشق ، تمام ، شد! ، ، (گره) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/4/15 در ساعت : 23:53:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  1313


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مژده ژیان
1391/4/17 در ساعت : 13:21:36
درود بي بي خوش سخن
مصطفی پورکریمی
1391/4/16 در ساعت : 1:56:24
سلام خانم رضایی ارجمند
غزل بسیار زیبایی بود راستش چند سال پیش کسی این غزل را به نام خودش می خواند و .....پس ما حق داشتیم باور نکنیم
درود بر شما

-----------------
سلام و سپاس از نظر شما
متاسفانه در مورد شعر های من چندین بار این اتفاق افتاده ، و به همین دلیل مدت هاست بسیار امتناع می کنم از منتشر کردن شعرهای جدیدم در اینترنت!
و یک دلیل مهمش این بود که هرگز پی رسیدن به آوازه نام نبودم ، و کسی که نامش مهجور ماند ، شعرش گوشت قربانی می شود و برعکس آن هم البته بسیار در جامعه شعر می بینیم : (طبل غازی) که بلند آواز و میان تهی ست!
سید اکبر سلیمانی
1391/4/17 در ساعت : 0:18:41
سلام سرکارخانم رضایی.خیلی زیبا بود.لذت بردم
سید علی اصغر موسوی
1391/4/18 در ساعت : 1:45:30
معشوق زنده مانده و عاشق تمام شد *** الهی بی گره بادا بهارت یاحق
سید حکیم بینش
1391/4/16 در ساعت : 15:46:51
شعر بسیار زیبا و محکم بود. راستش خودش را به دل آدم گره می زند. درود بر شما.
بازدید امروز : 7,736 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,723,204
logo-samandehi