به مردم بحرین                             

خیلی ها صدای مرا نمی شنوند

توهم

مثل خیلی ها ..؟!!!!

در باغچه

براده می تکانند

پای پیچک ها را بسته ند

خورده نانهای کنار پنجره را   کش می روند

و دوست نمی دارند

پرندها به من سلام بگویند

این روزها بتن حرف اول را می زند

این روزها  خیلی ها صدای مرا ...

زنبورها

همچنان با اشعار من

گرده افشانی می کنند

                        تلویزیون

                       از گرانی در اروپا می گوید

باد

شعرهایم را

دست به دست

می چرخاند

وکودکان جهان

روی بادبادکهایشان

نام تورا نوشته ند

به اندازه گیسوان مجعد بید مجنونم

به اندازه برگ درختان شاعرم

به اندازه ریگهای بیابان

_ولی تنها......؟!

ولیلی ورزیدنم هوس است

در حمام فین...!

هر چند

مایلها از تو فاصله دارم

پای درختان

پای هرزه علفهای کنار جدول

پای کوهپایه ها وصخره ها

پای تمامی ی دریا ها 

برای تو امضا انداخته ام

اآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ.............