نمی توانی از این پس ضرر به من برسانی
منی که گم شده در خود بدون هیچ نشانی
تهی شده است من از من منی که روز شبش را
نشسته بود به پای تو عاشقانه زمانی
مرا به باد تمسخر نگیر و بگذر از اینجا
به حکم پیری و جرم نکرده های جوانی
سیاه چشم نلرزان دوباره هستی من را
صلاح نیست دلم را به دام خود بکشانی
بخند تا که شکوفا کنی تمام دلم را
نیاز مند ترینم به فصل خانه تکانی ....
سید مهدی نژاد هاشمی
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/7/11 در ساعت : 20:49:51
| تعداد مشاهده این شعر :
1243
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.