نوبتی هم که باشد
این بار نوبت علی اصغر است
که گلویی تازه کند
وقتی گل نوشکفته پرپر می شد
با خون گلو ،گلوی او تر می شد
این معجزه مسیح عاشورا بود
در دست پدر، پسر کبوتر می شد
نغمه مستشارنظامی
(غزل- نوحه)
صد و چهارده سوره را آیه آیه
بخوان صوت و لحنت غریب و حزین است
بخوان بر سر نیزه بر دوش طوفان
که تفسیر چشم تو عین الیقین است
صد و چهارده سوره منزل به منزل
بخوان بر مزار شهیدان بی سر
بخوان ساقی سبز مستان بی دست
بخوان ای خُم سرخ جوشان بی سر
صد و چهارده سوره را جرعه جرعه
بنوشان به لب تشنگان ابن کوثر
بخوان آیه هَل اتی، ابن مولا
حدیث کسا را بخوان ابن کوثر
صد و چهارده سوره را ختم کن تا
رقیه سرت را به دامان بگیرد
بخوان تا که زینب درین کُنج غربت
برای سرت ختم قرآن بگیرد
بخوان تا بخوانم،بخوان تا بگریم
بخوان تا بسوزم،بخوان تا بمیرم
فدای سرت جمله سرهای عالم
بخوان تا غزل-نوحه از سر بگیرم
نغمه مستشار نظامی