ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



با هر طپش به وادی خون می کِشی مرا


دیوانه ام به دار جنون می کِشی مرا

در باتلاق خویش زبون می کِشی مرا

با هر نفس به قلب تو نزدیک می شوم

با هر طپش به وادی خون می کِشی مرا

یک دم به سینه وصل تو را جار میزنم

آنی دگر ز خواب برون می کِشی مرا

چون سایه در کنار تو من راه می روم

می ایستی و بعد سکون می کِشی مرا

من پشت میله های تو تصویر می شوم

چشمت نگفت کن فیکون می کِشی مرا

کلمات کلیدی این مطلب :  قوت غالب ، سید علیرضا شجاع ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1393/1/5 در ساعت : 10:55:36   |  تعداد مشاهده این شعر :  910


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمید خصلتی
1393/1/8 در ساعت : 9:58:6
این شعراز نظر رعایت وزن عروضی وترتیب قافیه ها شعر بی نقصی است امااگر دقت کنید تقریبابیش نیمی از هر مصراع راواژه ی قافیه وعبارت ردیف به خود اختصاص داده است. در چنین حالتی هر شاعری به زحمت می افتد حتی شاعران با تجربه.مثلا در مصراع اول فقط «دیوانه ام به دار»برایتان باقی مانده است.واین یکی از محدودیت هاییست که شاعر شاید ناخواسته به آن گرفتار می شود.میتوانستید برای رفع این محدودیت از وزن طولانی تری استفاده کنید.
گاهی نیز بعضی از ترکیب ها بی بهانه طولانی شده اند:باتلاق خویش زبون از این ترکیب های ناجور است که البته از نظر محتوا هم چندان موفق نیست.
یا تعبیر به سینه وصل بودن می توانست با یک آرایه ادبی مثل تشبیه ،مجاز ،استعاره یا شبیه به آن به ترکیبی دیگر تبدیل شود تا فضای خیال انگیز تری به سطر بدهد.
زخواب برون کشیدن هم اگر انصاف بدهیم قدری از زمان ما کهنه تر است، نیست؟!
در این سطر:
چون سایه در کنار تو من راه می روم
من در این سطر به خاطر آوردن شناسه میم در آخر مصراع حشو است هرچند برای پرکردن وزن آمده باشد
همچنین استفاده از واژه بعد در مصراع :می ایستی،بدون هیچ تمهیدی اندیشی بوده است. یعنی واژه بعد فقط برای پر کردن وزن دیده شده چون با می ایستی وسکون میکشی مرا هیچ تفاوت معنایی ندارد
پیروز باشید.از اینکه اینهمه به پروپای شعر پیچیدم آزرده نباشید. .یاحق
خدابخش صفادل
1393/1/5 در ساعت : 14:2:57
درود! خوب بود.نکته:جدانویسی رعایت شود.می شوم/می زنم/و...
سید علی‌رضا شجاع
1393/1/5 در ساعت : 20:29:47
سلام و عرض ادب
سپاس و بروی چشم
محمدمهدی عبدالهی
1393/1/15 در ساعت : 15:10:35
سلام و عرض ادب اخوي
درود بر شما
لذت بردم
ابراهیم لایق برحق
1393/1/5 در ساعت : 16:26:40
یک دم به سینه وصل تو را جار میزنم
آنی دگر ز خواب برون می کِشی مرا

درودتان. زیبا بود. سالتان زیبا باد
سید علی‌رضا شجاع
1393/1/5 در ساعت : 20:30:17
سپاس
سال نو شما هم مبارک باد
حمید خصلتی
1393/1/6 در ساعت : 9:15:11
از نظر رعایت وزن عروضی وترتیب قافیه ها شعر بی نقصی است امااگر دقت کنید تقریبابیش نیمی از هر مصراع راواژه ی قافیه وعبارت ردیف به خود اختصاص داده است. در چنین حالتی هر شاعری به زحمت می افتد حتی شاعران با تجربه.مثلا در مصراع اول فقط «دیوانه ام به دار»برایتان باقی مانده است.واین یکی از محدودیت هاییست که شاعر شاید ناخواسته به آن گرفتار می شود.میتوانستید برای رفع این محدودیت از وزن طولانی تری استفاده کنید.
گاهی نیز بعضی از ترکیب ها بی بهانه طولانی شده اند:باتلاق خویش زبون از این ترکیب های ناجور است که البته از نظر محتوا هم چندان موفق نیست.
یا تعبیر به سینه وصل بودن می توانست با یک آرایه ادبی مثل تشبیه ،مجاز ،استعاره یا شبیه به آن به ترکیبی دیگر تبدیل شود تا فضای خیال انگیز تری به سطر بدهد.
زخواب برون کشیدن هم اگر انصاف بدهیم قدری از زمان ما کهنه تر است، نیست؟!
در این سطر:
چون سایه در کنار تو من راه می روم
من در این سطر به خاطر آوردن شناسه میم در آخر مصراع حشو است هرچند برای پرکردن وزن آمده باشد
همچنین استفاده از واژه بعد در مصراع :می ایستی،بدون هیچ تمهیدی اندیشی بوده است. یعنی واژه بعد فقط برای پر کردن وزن دیده شده چون با می ایستی وسکون میکشی مرا هیچ تفاوت معنایی ندارد
پیروز باشید.از اینکه اینهمه به پروپای شعر پیچیدم آزرده نباشید. .یاحق
سید علی‌رضا شجاع
1393/1/6 در ساعت : 15:20:10
با عرض سلام و ادب خدمت استاد خصلتي عزيز
از اينكه وقت با ارزشتان را براي نوشته حقير صرف كرديد سپاسگذارم
استفده كردم از نظر ارزشمندتان سعي در رفع نواقص خواهم كرد
اميدوارم كه بيشتر حقير را مورد لطف و نظراتتون قرار بدهيد
يا علي
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 17 روز و 6 ساعت و 40 دقیقه و 11 ثانیه است همراه شماییم 445848011.425 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 4,525 | بازدید دیروز : 12,771 | بازدید کل : 121,746,770
logo-samandehi