ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



از عاشقاشفتگی ها ...

 

1

کاش میشد دوست را برداشت

در جلد شاهنامه فرو رفت

یکی تهمینه باشیم

دیگری رستم

که به خوابگاه دشمن درآیی مست

و جز ستبرانگی حرفی نگویی

*

کاش دستانت آنقدر حقیقت داشت

که حضور تابلویی عتیق در موزه

آنقدر که کتاب های رنگ پریده

پشت سرش ورق بخورند

نقاشی ها پچپچه

*

کاش میشد عشق را پیچید

و چون طعم تازه ای تعارف کرد

*

از بهشت به درختی

از درخت به الواری

از الوار به تکه چوبی

و نگاهی که گر بگیرد دوزخ

چه بوسه هایی که در افریقا پنهان نمی شود !

*

من از فال ها بیرون میزنم

از آینه ها لبخند

اتفاقی می شوم بر تخت بیمارستان

گنجشکی بی جهت

آواره ی بی هوایی هایت

*

چطور این ای کاش ها را جمع کنم

شعر را ساده بگیرم

و برای بیشمار بار

گیلاسی شوم

که برای شراب های اتفاقی خوش است

هوای دوستت دارمی دارم

حتا رگ  ریزم اگر کنی هر وقت .

*

عشق را ناخن میجوم هر صبح

*

گوش کن

مارکز مرده است

و پیر مرد سالهای وبا

از فراموشی مرزها می ترسد

از تابوتی که بی تفاوتی توست

*

گذر نامه ام را مهری بر لب است

و قطاری می آید

که از کوپه های تنهایی پر است

خیال می کنم کسی می دود

و من روی روزنامه های عصر

تشییع می شوم .

……………………………………………………………………………………………….

2

 عشق

دریاچه ایست کر و لال

که هر روز کنارش مینشینی

و سخت دل مویه می کنی

فقط هیچوقت نمی فهمی کی

جسدت را از دلش بیرون می کشند

بیرون

 

www.sherastan.ir

 

کلمات کلیدی این مطلب :  عشق ، وحید ضیائی ، شعر سپید عاشقانه ،


   تاریخ ارسال  :   1393/2/3 در ساعت : 12:36:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  707


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی‌رضا رضایی (مجنون)
1393/2/4 در ساعت : 13:14:50
سلام
عالیه این شعر
خیلی خیلی خوب
محمدمهدی عبدالهی
1393/2/3 در ساعت : 23:45:25
عشق

دریاچه ایست کر و لال

که هر روز کنارش مینشینی

و سخت دل مویه می کنی

فقط هیچوقت نمی فهمی کی

جسدت را از دلش بیرون می کشند

بیرون


سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
زيبا سروديد
نسرین حیایی تهرانی
1393/2/3 در ساعت : 13:50:28
عشق

دریاچه ایست کر و لال

که هر روز کنارش مینشینی

و سخت دل مویه می کنی

فقط هیچوقت نمی فهمی کی

جسدت را از دلش بیرون می کشند

بیرون
علی گیاهی
1393/2/6 در ساعت : 21:34:43
درود جناب ضیایی
دستمریزاد
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 15 روز و - ساعت و 37 دقیقه و 50 ثانیه است همراه شماییم 445653470.359 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 2,382 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,717,850
logo-samandehi