ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شاعری آمده امشب به غزلخوانی تو

سلام
.
.
.


یا غریب الغربا
 

شاعری آمده امشب به غزل خوانی تو

شاعری تشنه ی یک لحظه ی بارانی تو

آمده تا به رضای تو شهادت بدهد

واجابت کند اینبار فراخوانی تو

جَلدِ بامت شده باهر چه دل و هرچه امید

حجره در حجره نشسته است به دربانی تو

گرچه از مثنویِ شوق وشعف لبریزاست

به غزل می کشدش طبعِ خراسانی تو

چقدر شاعر دلسوخته ی عاشق را

که نمک گیر کند سفره مهمانی تو

قصه از هر طرفِ عشق، شکوهی دارد

دشت با اینهمه دل ،تکیه به کوهی دارد

آسمان محو زمینی ست که در سرمستی

هردَم از ساقی امید، صبوحی دارد

با دَم گرم مسیحایی خود، این خورشید

درتن مرده ی هر آیینه روحی دارد

این غریب الغربا کیست که برمسند عشق

زیرهر خیمه وهر خانه گروهی دارد

ای خوش آن نور که از سمت حرم می تابد

از زیارتکده ی اهلِ کرم می تابد

باز بوی غزل وعود وگلاب آوردند

باز هم خار وخسی را به حساب آوردند

بازهم زائـرتو  شوق زیارت  دارد

در ضریحی که به هر گوشه عنایت دارد

از همان لحظه که بوسید دَرَت را لب من

طعم انگور گرفته است ،چه حکمت دارد

دست در پنجره فولادِ کریمی زده ام

که به اندازه ی یک خلق، سخاوت دارد

می روم گرچه دلم غیر تو جایی نرود

این کبوتر به همین پنجره عادت دارد


 


موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/6/12 در ساعت : 14:2:45   |  تعداد مشاهده این شعر :  772

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مرضیه عاطفی
1393/6/13 در ساعت : 1:32:13
سلام و درود
ارادتتان قبول.
"...این کبوتر به همین پنجره عادت دارد..."
یاعلی(ع)


محمدمهدی عبدالهی
1393/6/12 در ساعت : 16:32:43
می روم گرچه دلم غیر تو جایی نرود

این کبوتر به همین پنجره عادت دارد

سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
ماجور باشيد در پناه امام هشتم
ياعلي
حسن پاکزاد
1393/6/13 در ساعت : 10:35:59
سلام
غزل مثنوی یکدست و روانی بود
و بیت های قشنگ زیادی داشت.. دستمریزاد

چقدر شاعر دلسوخته ی عاشق را
که نمک گیر کند سفره مهمانی تو
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 17 روز و 1 ساعت و 37 دقیقه و 11 ثانیه است همراه شماییم 445829831.287 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 2,239 | بازدید دیروز : 12,771 | بازدید کل : 121,744,484
logo-samandehi