ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هر دو از فرط عاشقی مُردیم!


جمعه آغاز قصّۀ ما بود
خش‌خش برگهای قرمز و زرد
زیر پاهای یک زن و یک مرد
زیر رگبار برگ پائیزی
نیمکتهای پارک خندیدند
وقتی اسم شکوفه را بردیم
بعد رفتیم بستنی خوردیم
*
روز یکشنبه روز آزادی
همره من شعار می دادی
زنده و مرده هر دو «باد» شدند!
ناگهان از مسیر افتادیم
هردومان گیج و خسته وادادیم
چون نگاه بهار افسردیم
بعد رفتیم بستنی خوردیم
*
تا سه‌شنبه رسید غش کردیم
(عاشقان از «سه» سخت بیزارند!)
بر سر گور آرزوهامان
گل خریدیم و پرپرش کردیم
آهی از سینه‌مان برآوردیم
قطره‌ای اشک نیز افشردیم
بعد رفتیم بستنی خوردیم
*
جمعه پایان قصّۀ ما بود
صبح رفتیم تا به قلّه کوه
از زمین و زمانه آسودیم
دست در دست هم رها گشتیم
تا ته درّه همسفر بودیم
هر دو از فرط عاشقی مُردیم
بعد رفتیم بستنی خوردیم...!
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1393/7/16 در ساعت : 21:25:17   |  تعداد مشاهده این شعر :  714


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

امیر یزدی
1393/7/19 در ساعت : 18:52:47
جمعه آغاز قصّۀ ما بود
خش‌خش برگهای قرمز و زرد
زیر پاهای یک زن و یک مرد
زیر رگبار برگ پائیزی

زیبا بود برای درست شدن قافیه مصرع سوم و چهارم جابجا شده به نظرم

....................................................
درود بر شما دوست عزیز
سپاس از توجهت
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1393/7/17 در ساعت : 21:49:14
آخرش مثل فیلم هندی بود
آخر ِ طنز ، اند ِ رندی بود
بستنی بعد مرگ می چسبید
انتهای قضیه جالب شد
به لب و لوچه خنده غالب شد
خنده از بس گرفتمان مردیم
بعد رفتیم و بستنی خوردیم
.........
دست مریزاد و طنزتان دلنواز
@@@@@@@@@@@@@@@@@
درود بر نجوای عزیز
گشته مضمونهای شعرم گاه شیرین گاه یخ
نیست جای غصّه مضمون نیز نوعاً بستنی است!
صدیقه کشتکار
1393/7/22 در ساعت : 13:36:22
هر دو از فرط عاشقی مردیم
بعد رفتیم بستنی خوردیم...
بسیار زیبا بود. از خواندن شعرهایتان لذت می برم. موفق و شاد باشید.
............................................
سلام
شما لطف دارید و ممنونم از وقتی که صرف شعرهای بنده کرده اید
من نیز ان شاءالله از شعرهای شیوایتان بهره خواهم برد
با آرزوی بهترین ها
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1393/7/17 در ساعت : 6:3:53
سلام آقای سلیمانپور عزیز
بسیارزیبا وشورانگیز بود .احسنت .لذت بردم
سربلندباشید
@@@@@@@@@@@@@@@@@
سلام بر سیّد بزرگوار
ممنونم از عنایت و لطفتان
طبعتان بالنده تر بادا
محمدمهدی عبدالهی
1393/7/18 در ساعت : 9:35:39
سلام و عرض ادب استاد عزيز
درود بر شما
بسيار زيبا بود
لذت بردم
@@@@@@@@@@@@@@@@
درود بر جناب عبدالهی عزیز
سپاسگزارم از محبتت
شاد و سربلند باشی
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 15 روز و - ساعت و 37 دقیقه و 44 ثانیه است همراه شماییم 445653464.908 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 2,373 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,717,841
logo-samandehi