تقدیم با درود و افتخار محضر استاد محمد رضا شجریان ؛
قسم به گوهر دریای پر محبت دوست
که لحظه می شِمرم از برای صحبت دوست
قسم به خسرو خوبان و شهد دولت عشق
که دولتی نبود به ز وصف دولت دوست
به سفره های شبانگاه و لحظه های سحر
صفای تازه دهد ربنای حضرت دوست
ضمانتی نبود بلبلان رضوان را
بیا و بشنو سه گاه پر از طراوت دوست
عجب شِکر شکَند بانگ بلبل آسایَش
عجب عسل بفشاند دو قند و شربت دوست
دریغ و ناله فراوان و غصه بی پایان
هنر نشسته پریشان صوت و صولت دوست
هزار و یک اثر تازه با تــمــلــّق غــیــر
قسم که هر دو نیرزد به کنج خلوت دوست
خدا رسانده چو دستش به اوج قله ی مهر
کجا شود؟ ، که تواند برَد؟ شرافت دوست
تو هم اگر برسانی قدَت به مکتب عشق
فضیلتت برساند به قدر و حشمت دوست
به مهر حضرت جانان که در دل خلق است
کرم نما و ببخشا به ما سلامت دوست