ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قصیده حرّ


 



 قصیده حرّ



سد کرده­ای از کینه چرا راه مرا حر؟!



از جان من امروز چه می­خواهی؟ یا حر!



 هر بار کسی آمد و پیکی ز بلا داشت



این بار چه آورده­ای از معرکه، ها! حر!



 در دست تو شمشیر نمی­بینم انگار



بی اسب و سلاح آمده­ای جانب ما، حر!



 سردار نباید که فرود آید از اسب



افتاده مگر کار تو امروز به ما، حر!



من تشنه­ترم از همه حتّی از خورشید



تو سرخ شده چهره­ات از شرم چرا؟ حر!



دنبال که­ای؟ ما همه آنیم که بودیم



شاداب نمی­بینم امروز تو را، حر!



 تو آب شدی، آب وجودش همه دریاست



جاری شدی و روی به ما کردی تا حر!



 دیر آمده­ای، امّا شیر آمدی ای مرد



دیر آمده­ای، زود بیا، زود بیا، حر!



 دیر آمدی و شور جنون داری، این راه



این راه پر است از عطش و زخم و بلا، حر!



 وسواس مبادا که به جان تو بیفتد



بسم الله آن کوفه و این کربُ­بلا، حر!



بسم الله بسم الله این جاده­ی خون است



من غیرت بسم الله، من نقطه­ی با، حر!



 جز کربُ­بلا مشعر شوریده دلان نیست



این جا عرفات است، همین جاست منا، حر!



از قلب یزیدیت برون آ و برآ زود



حرّ ابن شهیدا، همه حر باش، هلا حر!



حرّ ابن شهیدا، همه حر باش از این پس



حر باش، رها باش، رهاتر باش، یا حر!



 آیینه منم، راه منم، ماه منم، من



من خون خدا، خون خدا، خون خدا، حر!



خورشیدم و منظومه­ی شمسیّ شهادت



ای سر زده در آینه­ی شمس و ضحی ، حر!



از قبله چه می­پرسی، راه حرم این جاست



من خود حرمم، قبله­ام و  قبله­نما، حر!



 تو پنجره­ای بودی سمت عطش باغ



تو آینه­ای بودی، دیدی همه را، حر!



تو نیستی از اهل ریا، اهل فنایی



اینک تو و اینک کرم آل کسا، حر!



 من آمده­ام نور بپاشم به شب تو



تقصیر مکن، آینه برگیر و بیا، حر!



 ***



 «مولا !نظری!» گفت و دل سنگ فرو ریخت



موج ادب و شرم شد و غرق حیا، حر!



 تو اهل نجاتی و شهید ادب عشق



بو برده­ای از معرفت آل­عبا، حر!



 انگار دعا کرده تو را مادر سادات



انگار خبر داری از اسرار دعا، حر!



 تاریک­دلان را شتر شب به عدم برد



از روشنی خویش چشاندیم تو را، حر!



 کورآمدگان جرعه­ی رؤیت نچشیدند



نور آمده بودی تو و ما عین بقا، حر!



 آن قوم ستم­پیشه همه اهل چرایند



ای جانب ما آمده بی­چون و چرا، حر!



 یک لحظه ببین با تو تب عشق چه­ها کرد



یکسان شده اجر تو و اجر شهدا، حر!



این طوف نخست است، ببینید، ببینید!



این بار امام شهدا آمده با حر



از بس شده­ای دوست، سرت آینه­ی اوست



تا روز حساب است حساب تو جدا، حر!



 آن روز که سر بر قدم عشق نهادی



هر آینه فریاد زدی: صلّ علی حر



 تا نور هوالله به جان و دلت افتاد



دیدم همه­جا آینه، دیدم همه­جا حر



 در تابش یک پلک تماشا چه شهودی­ست



دیروز کجا بودی و امروز کجا؟ حر!



 فردا عطش و تشت و تنور است و خرابه



فردا علیِ اصغر و لاحَولَ و لا... حر!



 



روز اول ماه محرّم سال ۱۴۳۲برابر با ۱۶ آذرماه ۱۳۸۹ خورشیدی  



 


کلمات کلیدی این مطلب :  قصیده ، حرّ ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/9/12 در ساعت : 8:16:7   |  تعداد مشاهده این شعر :  1381


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی معارف
1390/9/12 در ساعت : 11:59:24
با سلام استاد گرانقدر جناب قزوه عزیز ، با انتخاب این سایز برای خط خیلی ها را از سعادت خوانش آن محروم می فرمایید .
در این ایام حزن و اندوه ما را از دعای خیرتان محروم نفرمایید.
با احترام
علی سعادتخانی
1390/9/13 در ساعت : 0:16:32
مستفیض شدم استاد
ممنونم بابت این اثر تاثیر گزار
سید حسن مبارز
1390/9/12 در ساعت : 19:0:10
دست مریزاد

م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/9/12 در ساعت : 13:14:42
سلام و عرض ارادت جناب قزوه عزیز
قصیده ای به کمال برای کمال حریت ، حرّ صحرای کربلا
برقرار باشید
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 15 روز و - ساعت و 37 دقیقه و 39 ثانیه است همراه شماییم 445653459.336 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 2,363 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,717,831
logo-samandehi