ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



«ریحانه ی پدر »
«ریحانه ی پدر»
  
آن روزها، ریحانه ی باغ پدر بودی
درچشم او مانند دریا جلوه گر بودی

پیوند تان در محضرآیینه جاری شد
آن روزها، ازآفتاب وماه سر بودی

با یازده خورشید نسبت داشتی بانو!
دلتنگی شب های مولا را سحربودی

گفتی که باید طی کنیم این جاده را، اما
تانیمه های راه با او همسفربودی

ناگاه ابری چهره ی خورشیدرا پوشاند
آن لحظه می دیدم تورا بی بال و پربودی

مظلوم تر ازتو نبود انگار در آن شهر
دریورش نامردمی ها، پشت در بودی

دریورش نامردمی ها خوب می دیدم
همرنگ با خورشید، درخود شعله ور بودی!

هرروزمی دیدم تورا با یک بغل اندوه
وقتی میان کوچه درحال گذربودی

هرروزمی رفتی کنار خانه ی خورشید
دل تنگی خودرا درآن جا نوحه گربودی...

حالا درین جا شاعری آیینه گردان است
درچشم او ازهرکسی مظلوم تر هستی

مانند تو، دیریست، بغضی در گلودارد
من حتم دارم ازغم او با خبر هستی!

کلمات کلیدی این مطلب :  پدر ، آفتاب و ماه ، مظلوم ، مولا ، نوحه گر ، خورشید ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1397/12/6 در ساعت : 18:14:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  364

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1397/12/7 در ساعت : 1:58:51
سلام استاد
ماشاالله ماشاالله
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 14 روز و 21 ساعت و 47 دقیقه و 06 ثانیه است همراه شماییم 445643226.053 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 915 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,716,383
logo-samandehi