«بوسه بر جام»
بـوسه بـر جام زدم تـوبه شکستم تو بیا
مژده ای هم نفسان مژده که مستم تو بیا
🍀
کس چه داند به دل عاشق دلـدادۀمست
ازهـمه رندی و مستی کـه بـرستم تو بیا
🍀
دست درگردن مینا فـکنم شب همه شب
بـجز این کـار نیایـد کـه به دستم تو بیا
🍀
مـن کـه پیمان وفـا داری خـودر ا بستم
عـاشـق دیـدن مـاهـت زالـستم تو بیا
🍀
مهروماهت چو قرین گشت به عشقت مولا
عـهـدبستم کـه هـرگزنـشکستم تو بیا
🍀
تـو بـیا بـا مـژه جـاروب کنم رهگذرت
رشـتۀ بـی هـنـری را بـگسستم تو بیا شمع
🍀
جـمـعه هـا مـنتظر آمـدنت می مـانم
پیش دشمن مده آقـا که شکستم تو بیا
🍀
(((خوشنوا))) دردل شب رازو نیازی دارد
همچو شمع سوختم ازپـا ننشستم تو بیا
🍀
محمدحسين محمدي(خوشنوا)